MOQ دقیقا چیست؟
MOQ مفهوم مهمی در خریدوفروش محصولات محسوب میشود که اهمیت زیادی در دراپ شیپینگ دارد. این مفهوم حداقل مقدار سفارش نام دارد و به شما نشان میدهد که برای سفارش یک محصول، باید چه تعدادی از آنرا از تامینکننده بخواهید. تامینکنندگان از اصطلاح حداقل مقدار سفارش استفاده میکنند تا از اینکه در سفارشهای کوچک ضرر نکنند، مطمئن شوند. چون برای تولید و ارسال محصولات، هزینههایی وجود دارد که باید توسط تامینکننده پرداخت شود.
فرمول MOQ چیست؟
برای محاسبه حداقل مقدار سفارش میتوانید از فرمول زیر استفاده کنید.
MOQ = (Fixed Costs / (Selling Price – Variable Costs)) * (1 + Desired Profit Margin)
در این فرمول، Fixed Costs هزینههای ثابتی هستند که با تعداد واحدهای تولید شده تغییر نمیکنند، مثل اجاره، حقوق و تجهیزات.
Variable Costs هزینههای متغیری هستند که با تعداد واحدهای تولید شده تغییر میکنند، مثل مواد اولیه، بستهبندی و حملونقل.
Selling Price قیمت فروش هر واحد از محصول است.
Desired Profit Margin سود مورد نظر تامینکننده از هر سفارش است.
برای مثال، فرض کنید یک تامینکننده دادههای زیر را دارد:
Fixed Costs = $10,000 per month
Variable Costs = $2 per unit
Selling Price = $5 per unit
Desired Profit Margin = 20%
با استفاده از فرمول MOQ بهصورت زیر محاسبه میشود.
MOQ = ($10,000 / ($5 – $2)) * (1 + 0.2) = 8,333 units
این بدان معناست که تامینکننده باید حداقل 8,333 واحد در هر ماه بفروشد تا هزینههای تولید را پاسخگو باشد و 20% سود کند.
البته این فرمول تنها روش محاسبه حداقل مقدار سفارش نیست. بعضی از تامینکنندگان ممکن است از عوامل دیگری مثل تقاضای بازار، سطح موجودی، رقابت و ترجیحات مشتری برای تعیین Minimum order quantity خود استفاده کنند. بنابراین مهم است که با تامینکننده خود ارتباط برقرار کنید و بهترین، حداقل مقدار سفارش را برای کسبوکار خود تعیین کنید.
شیوههای محاسبه حداقل مقدار سفارش چگونه است؟
MOQ به دو روش محاسبه میشود، یکی بر اساس تعداد واحدها و دومی بر اساس ارزش کل سفارش. بهتر است این دو شیوه را با یک مثال ساده بررسی کنیم.
روش اول
فرض کنید شما میخواهید خودکارهایی را که هر کدام 0.20 دلار قیمت دارند، بخرید. تامینکننده شما حداقل مقدار سفارش را برای خودکار 1000 واحد تعیین کرده است. این یعنی شما نمیتوانید کمتر از 1000 خودکار سفارش دهید. در واقع شما باید حداقل 200 دلار (1000 × 0.20) برای خرید این محصول پرداخت کنید.
روش دوم
حداقل مقدار سفارش برای محصولات مختلف متفاوت است. بعضی از محصولات هزینه تولید بالایی دارند و تامینکنندگان نمیتوانند آنها را با قیمت پایین بفروشند. بنابراین حداقل مقدار سفارش آنها کمتر است. مثل لوازم الکترونیکی گرانقیمت، جواهرات قیمتی، مبلمان و سایر کالاهای مشابه در لیست MOQ پایین قرار میگیرند.
بیشتر بخوانید: درآمد آنلاین شاپ اکسسوری
مشکلات و فرصتهای Minimum order quantity برای دراپشیپرها چیست؟
حداقل مقدار سفارش میتواند برای شما مشکل ایجاد کند. چون ممکن است نتوانید یا اصلا نخواهید که این تعداد از محصولات را بفروشید. پس باید دقت کنید و با تامینکنندگانی وارد همکاری شوید که MOQ کم یا صفر دارند. البته پارامتر حداقل مقدار سفارش هم میتواند برای شما فرصت باشد. چون اگر توانایی و اعتمادبهنفس داشتهباشید که محصولات را بفروشید، میتوانید در نهایت با تامینکنندگان در مورد این شرط مذاکره کنید و قیمت بهتری بگیرید.
چگونه MOQ بر استراتژی فروش دراپشیپینگ تاثیر میگذارد؟
مدل دراپشیپینگ، برای بسیاری از فعالان حوزه تجارت الکترونیک فرصتی است تا با کمترین سرمایه، کسبوکار خود را آغاز کنند. انعطافپذیری بالا، حذف هزینههای انبارداری و نبود نیاز به خرید عمده اولیه، از مزایای کلیدی این مدل محسوب میشود. با این حال، یکی از چالشهای رایجی که در این مسیر مطرح میشود، موضوع MOQ یا حداقل مقدار سفارش است. مفهومی ساده در ظاهر، اما اثرگذار در تمام بخشهای راهبرد فروش. از انتخاب تامینکننده گرفته تا تعیین قیمت نهایی، ترکیب محصولات و حتی تجربه مشتری، MOQمیتواند تصمیمات شما را شکل دهد یا محدود کند. در ادامه بررسی میکنیم این مفهوم چگونه بر استراتژی فروش در دراپشیپینگ اثر میگذارد و چه فرصتهایی را میتوان از دل چالش آن استخراج کرد.
محدود شدن دامنه انتخاب تامینکننده
یکی از اصول موفقیت در دراپشیپینگ، انتخاب تامینکنندههایی است که با شرایط کسبوکار شما هماهنگ باشند. اما زمانی که تامینکنندهای برای پذیرش سفارش، حداقل تعداد مشخصی از محصول را شرط میکند، این آزادی عمل تا حدی از بین میرود. اگر این شرط با منابع مالی یا مدل فروش شما همخوانی نداشته باشد، ناچار خواهید بود بهدنبال گزینههای دیگر بگردید. بنابراین، MOQ میتواند مستقیماً بر شکلگیری زنجیره تأمین و سیاستهای همکاری شما اثر بگذارد.
افزایش ریسک مالی در مراحل آغازین
یکی از دلایل محبوبیت دراپشیپینگ، نیاز نداشتن به سرمایهگذاری اولیه بالا است؛ اما زمانی که تامینکننده، شما را ملزم به خرید حجم بالایی از یک محصول کند، این مزیت تحتالشعاع قرار میگیرد. در چنین شرایطی، باید هزینه بیشتری برای موجودی بپردازید، آن هم در حالی که هنوز بازار را بهدرستی نشناختهاید. بهاینترتیب، میزان ریسک افزایش مییابد و لازم است استراتژی مالی و سیاستهای قیمتگذاری خود را متناسب با این واقعیت بازنگری کنید.
تاثیر بر سیاست قیمتگذاری و سودآوری
MOQ بر قیمت تمامشده محصول اثرگذار است. تامینکنندگان اغلب در سفارشهای بزرگ، قیمت واحد پایینتری ارائه میدهند. اگر توان تأمین MOQ را داشته باشید، حاشیه سود شما افزایش مییابد. اگر چنین امکانی وجود نداشته باشد و ناچار به سفارش با حجم پایین یا استفاده از واسطه شوید، هزینهها بالا میرود. در چنین حالتی، ممکن است برای حفظ رقابتپذیری، مجبور شوید بخشی از سود خود را قربانی کنید یا مدل قیمتگذاری خود را بهکلی بازتعریف کنید.
محدودیت در تنوع سبد محصولات
MOQ بالا ممکن است باعث شود تنها محصولاتی را انتخاب کنید که از فروش بالای آنها اطمینان دارید. در نتیجه، تنوع محصولاتی که میتوانید در فروشگاه خود عرضه کنید، کاهش مییابد. این مسئله میتواند استراتژیهای جذب مشتری و پاسخگویی به نیازهای مختلف بازار را با مشکل مواجه کند. درواقع، برای تأمین حداقل سفارش، بخشی از آزادی عمل در انتخاب محصولات از بین میرود.
چالش در زمانبندی و اجرای پیشفروش
در شرایطی که توان مالی تأمین MOQ را ندارید، ممکن است به ناچار از مدل پیشفروش استفاده کنید. در این روش، ابتدا سفارش مشتری دریافت میشود و سپس کالا از تامینکننده تهیه میگردد. اگرچه این رویکرد ریسک مالی را کاهش میدهد، اما پیچیدگیهای خاص خود را دارد؛ از جمله افزایش زمان تحویل، مدیریت انتظارات مشتری و احتمال افت اعتماد در صورت تاخیر یا عدم تامین بهموقع.
فرصت برای مذاکره و ایجاد روابط بلندمدت
MOQ میتواند زمینهای برای مذاکره و توسعه روابط حرفهای با تامینکننده فراهم کند. در بسیاری از موارد، اگر تامینکننده از پتانسیل فروش شما مطلع باشد یا به همکاری طولانیمدت علاقهمند باشد، ممکن است حاضر شود در شرایط اولیه انعطاف نشان دهد. قطعاً مهارت ارتباطی و مذاکره نقش مهمی ایفا میکند و میتواند به ایجاد شراکتهای پایدار و سودآور منجر شود.
امکان افزایش کنترل بر برند و کیفیت
در مواردی که هدف شما فروش محصولات اختصاصی یا سفارشیسازیشده است، ممکن است ناگزیر به همکاری با تامینکنندگانی شوید که MOQ بالایی دارند. این مدل همکاری، اگرچه سرمایه بیشتری میطلبد، اما در عوض امکان کنترل بیشتر بر کیفیت، بستهبندی، و تصویر برند را فراهم میکند. بنابراین، اگر استراتژی برندینگ برایتان اولویت دارد، MOQ دیگر یک مانع محسوب نمیشود، بلکه بخشی از مسیر توسعه حرفهای برندتان خواهد بود.
MOQ یا حداقل مقدار سفارش، مفهومی است که در ظاهر ساده بهنظر میرسد، اما در عمل میتواند مسیر استراتژیک کسبوکار دراپشیپینگ شما را تحتتأثیر قرار دهد. این پارامتر نهتنها بر سیاستهای تأمین، قیمتگذاری و مدیریت موجودی مؤثر است، بلکه میتواند در تعیین نحوه تعامل با تامینکنندگان و شکلگیری برند شما نقش داشته باشد. شناخت صحیح این مفهوم و بهرهگیری از روشهای جایگزین مانند مذاکره، پیشفروش، ترکیب سفارش یا انتخاب تامینکنندگان انعطافپذیر، به شما کمک میکند از چالشهای آن عبور و مسیر رشد خود را با اطمینان بیشتری ادامه دهید.
تاثیر Minimum order quantity بر موجودی چیست؟
حداقل مقدار سفارش تعیین شده از سوی تامینکنندهها یکی از عوامل مؤثر بر مدیریت موجودی شما هستند. این عامل تعیین میکند که چه مدت باید موجودی شما را نگهداری کنند، چه تعداد سفارش ثبت کنند و چه فضایی را برای ذخیرهسازی موجودی شما اختصاص دهند.
بنابراین، برآورده کردن این شرط تامینکنندهها برای بهینهسازی موجودی شما اهمیت دارد. در صورتی که شما قادر به برآورده کردن حداقل مقدار سفارش تامینکنندهها نباشید، باید به دنبال تامینکنندههای دیگری بگردید یا برای خرید مقادیر کمتر از MOQ، هزینههای بیشتری را پرداخت کنید.
Minimum order quantity بالا
اگر با تامینکنندگانی که MOQ بالایی دارند کار میکنید، باید موجودی زیادی سفارش بدهید که این امر ممکن است زمان زیادی را در برگیرد. با سفارش بزرگتر، موجودیهای شما جای بیشتری میگیرند و پول زیادی را هم به خود اختصاص میدهند. همینطور ممکن است تولید محصولاتی که سفارش دادهاید خیلی طول بکشند و باعث نارضایتی مشتریان شوند.
Minimum order quantity کم
وقتی از تامینکنندگانی که حداقل مقدار سفارش پایینتری دارند محصول میخرید، موجودی کمتری دارید، اما با توجه به تقاضای مشتریان، باید موجودیهای خود را زودتر تکمیل کنید که ممکن است هزینههای اداری یا حملونقل را بالا ببرد.
اما MOQ کم، پول شما را در گردش میاندازد. این روش کار باعث میشود موجودیهایتان بهروز باشند و قدیمی نشوند. معمولاً محصولاتی که حداقل مقدار سفارش کمی برای آنها در نظر گرفته شده، سود بیشتری دارند.
مزایای MOQ چیست؟
حداقل مقدار سفارش، فواید زیادی برای شما و تامینکنندگان دارد. از یک طرف، با رعایت این شرط، شما به تامینکنندگان کمک میکنید تا سود خود را از فروش محصولات حفظ کنند. از طرف دیگر، شما میتوانید با کنترل بهتر موجودی خود و کاهش هزینههای خرید، بهینهسازی مالی انجام دهید.
مزایای MOQ برای تامینکنندگان
بهبود جریان نقدی
تامینکنندگان با تنظیم Minimum order quantity، جریان نقدی خود را بهبود میبخشند. آنها هزینه کل موجودی خود را با هزینههای دیگری که برای رسیدن به سود مطلوب باید پرداخت کنند، مقایسه میکنند. اگر این موضوع را به درستی مدیریت کنند، جریان نقدی آنها سالمتر و پیشبینی پذیرتر خواهد بود.
پرداخت هزینه کمتر بابت نگهداری محصولات
برخی از تامینکنندگان فقط زمانی کالا تولید میکنند که خریداری پیدا شود که شرط حداقل مقدار سفارش آنها را رعایت کند. این باعث میشود که تامینکنندگان هزینههای کمتری را بابت نگهداری و انبار کردن محصولات بپردازند.
تامین امنیت مالی
همانطور که گفته شد، تامینکنندگان MOQهایی را تعیین میکنند که سود مشخصی را برای آنها تضمین کند. تامینکنندگان معمولا فقط زمانی سفارشات جدید را قبول میکنند که مقدار آنها به سطحی برسد که تمام هزینهها را جواب بدهد. این بدان معناست که حتی یک حداقل مقدار سفارش کم نیز امنیت مالی لازم را برای تامینکنندگان فراهم میکند.
مزایای MOQ برای خریداران
کاهش هزینهها
شما بهعنوان یک دراپشیپر و خریدار وقتی با تامینکنندهای همکاری میکنید که Minimum order quantity دارد، قطعاً میدانید که کالاها را با قیمت مناسبتری خریداری میکنید. خرید عمده محصولات، موجب میشود که هزینههای شما کاهش یابد و سودتان نیز افزایش یابد.
تقویت روابط همکاری
ممکن است مقدار سفارشات شما با Minimum order quantity تامینکننده همخوانی نداشتهباشد. در این صورت، باید با تامینکننده خود تبادل نظر کنید تا به یک توافق برسید. این گفتگوها میتواند روابط و همکاری طولانی مدت شما را با تامینکننده تقویت کند.
اشتباهات رایج در هنگام محاسبه MOQ چیست؟
- شما بهعنوان یک دراپشیپر ممکن است یک اشتباه متداول را انجام دهید که آنهم تعریف نادرست از حداقل مقدار سفارش است. شما باید با تامینکننده صحبت کنید و منظور واقعی او را متوجه شوید. باید بدانید که منظور او از Minimum order quantity به تعداد یک محصول، یک جعبه، یک پالت یا حتی یک کانتینر اشاره دارد؟
- شاید شما و تامینکننده از واحدهای مختلفی برای اندازهگیری استفاده میکنید. ممکن است شما به تعداد قطعات فکر کنید، اما اگر تامینکننده با مقیاس وزن کار میکند، ممکن است سیستمهای یکدیگر را درک نکنید و شما بیش از مقدار مورد نیازتان سفارش دهید.
چگونه میتوانید مشکلات مربوط به MOQ را در کسبوکار دراپشیپینگ خود حل کنید؟
همه ما وقتی با ایده دراپشیپینگ آشنا میشویم، تصور میکنیم با یک مدل کاملاً بیدردسر طرف هستیم؛ نه انبار، نه سرمایه اولیه، نه دغدغه حملونقل. اما وقتی وارد عمل میشویم، با واقعیتی روبهرو میشویم که شاید در نگاه اول کمی گیجکننده باشد. یکی از این واقعیتها، چیزی است به نام MOQ یا همان حداقل مقدار سفارش. شاید تامینکنندهای پیدا کنید که کالای فوقالعادهای دارد، اما وقتی میگوید «حداقل باید ۱۰۰۰ عدد سفارش بدی»، همه برنامههایتان بههم میریزد. اما نگران نباشید! قرار نیست این مانع شما را متوقف کند. در ادامه با هم راههایی را بررسی میکنیم که به شما کمک میکنند این چالش را دور بزنید و همچنان با قدرت جلو بروید.
پیشفروش راه بیندازید
شاید الان پول سفارش ۵۰۰ عدد محصول را نداشته باشید، اما شاید دهها مشتری منتظر آن محصول باشند. در چنین شرایطی، پیشفروش راه نجات شماست؛ یعنی قبل از اینکه محصول را از تامینکننده بخرید، آن را در سایت یا شبکههای اجتماعیتان معرفی میکنید و از مشتریها سفارش میگیرید. وقتی تعداد سفارشها به حد نصاب رسید، خرید را نهایی میکنید. البته این روش نیازمند اعتماد مشتریان است، بنابراین فقط زمانی سراغ آن بروید که ارتباط خوبی با مخاطبانتان دارید.
تامینکنندههای بدون MOQ را پیدا کنید
اگر در ابتدای مسیر هستید، بهتر است سراغ تامینکنندگانی بروید که هیچ شرطی برای تعداد سفارش ندارند. خیلی از پلتفرمهای معروف مثل AliExpress یا Spocket دقیقاً برای همین طراحی شدهاند. شما میتوانید حتی یک عدد از محصول را سفارش بدهید و تامینکننده آن را مستقیم برای مشتری بفرستد. این روش سادهترین و کمریسکترین انتخاب برای شروع کار است و به شما کمک میکند بدون فشار مالی زیاد، کسبوکار خود را امتحان کنید.
محصولات مختلف را با هم ترکیب کنید
اگر تامینکنندهتان روی تعداد کل سفارش حساس است، میتوانید چند محصول را با هم ترکیب کنید؛ مثلاً به جای سفارش ۱۰۰۰ عدد از یک مدل تیشرت، ۵ مدل تیشرت مختلف را هر کدام ۲۰۰ عدد بخرید. اینطوری هم MOQ را رعایت کردهاید، هم تنوع محصول را حفظ کردهاید و هم سرمایهتان را پخش کردهاید. خیلی از تامینکنندگان این مدل سفارش را میپذیرند، فقط کافی است قبلش با آنها هماهنگ کنید.
با فروشندگان دیگر مشارکت کنید
اگر وارد یک انجمن دراپشیپینگ شوید یا با دوستانتان که در همین حوزه فعالند، صحبت کنید، ممکن است متوجه شوید که شما تنها کسی نیستید که دنبال همان محصول هستید. در این حالت، میتوانید با هم سفارش را ثبت کنید و هزینه MOQ را بین خودتان تقسیم کنید. این روش در واقع نوعی خرید گروهی است و اگر درست مدیریت شود، میتواند هم سودآور باشد و هم باعث آشنایی شما با تامینکنندگان جدید شود.
به تامینکنندگان محلی یا کوچکتر فکر کنید
بعضی تامینکنندههای بزرگ، MOQهای سرسختانهای دارند، چون برایشان بهصرفه نیست تولید یا بستهبندی را برای سفارشهای کوچک انجام دهند. اما تامینکنندههای کوچکتر یا محلی معمولاً انعطافپذیرترند. ضمن اینکه ممکن است کیفیت بهتری هم ارائه دهند یا سرعت ارسال بهتری داشته باشند. حتی میتوانید حضوری با آنها صحبت کنید و راحتتر به توافق برسید.
بازار را قبل از هر تصمیمی تحلیل کنید
گاهی وقتها ما محصولی را فقط چون فکر میکنیم خوب است، انتخاب میکنیم. اما واقعاً مشتری دارد؟ اگر قبل از سفارش، با کمک ابزارهایی مثل Google Trends یا بررسی فروش رقبا مطمئن شوید که محصول واقعاً تقاضا دارد، تصمیمگیری برای برآوردن MOQ راحتتر خواهد بود. هر چه اطمینانتان نسبت به بازار بیشتر باشد، ریسک مالیتان کمتر خواهد شد.
ابتدا نمونه بگیرید و بعد تصمیم بگیرید
قبل از ثبت یک سفارش بزرگ، همیشه از تامینکننده بخواهید یک یا دو نمونه برایتان ارسال کند. اینطوری هم کیفیت را میسنجید، هم میتوانید عکس و ویدیوهای واقعی تهیه کنید و تبلیغات خود را شروع کنید. اگر واکنش مخاطب خوب بود، آنوقت با خیال راحت سفارش عمده بدهید.
تاثیر MOQ بر خدمات مشتری و برند شخصی
در نگاه اول، بهنظر میرسد MOQ (حداقل مقدار سفارش) صرفاً یک عامل مالی یا مرتبط با زنجیره تأمین باشد. اما واقعیت این است که تصمیمگیری درباره MOQ، مستقیماً با دو عنصر مهم و حیاتی در کسبوکار دراپشیپینگ گره خورده است؛ خدمات مشتری و هویت برند شما. در این بخش، بررسی میکنیم چگونه رعایت یا عدم رعایت MOQ میتواند تجربه مشتری را دستخوش تغییر کند و چه اثری بر تصویر برند شما در ذهن مخاطب میگذارد.
تأخیر در ارسال و کاهش رضایت مشتری
یکی از رایجترین پیامدهای MOQ، استفاده از استراتژی پیشفروش برای کاهش ریسک تأمین موجودی است. در این حالت، فروشنده ابتدا از مشتری سفارش دریافت میکند، سپس پس از جمعآوری تعداد مشخصی از سفارشها برای رسیدن به MOQ، کالا را از تامینکننده تهیه و ارسال میکند. این فرایند گرچه به کاهش هزینههای اولیه کمک میکند، اما معمولاً با افزایش زمان تحویل همراه است.
تاخیر در ارسال سفارش، بهویژه در دنیای رقابتی امروز که مشتریان به خدمات سریع عادت کردهاند، میتواند باعث نارضایتی، کاهش وفاداری مشتری و حتی ثبت بازخورد منفی شود. بهعبارت دیگر، اگر سیاست MOQ شما منجر به ارسال دیرهنگام شود، نهتنها فروش فعلی، بلکه فروشهای آتی و تصویر کلی برندتان نیز آسیب خواهد دید.
محدود شدن انتخاب مشتری و تضعیف برند
برخی از فروشندگان برای تأمین MOQ تامینکننده، ناچارند تنها روی چند محصول خاص تمرکز کنند. این تصمیم ممکن است از نظر اقتصادی منطقی بهنظر برسد، اما در عمل باعث کاهش تنوع سبد محصولات میشود. وقتی فروشگاه شما فقط تعداد محدودی از محصولات را پوشش میدهد، ممکن است مشتریان بالقوهای را از دست بدهید که بهدنبال انتخاب گستردهتری هستند. از طرف دیگر، هویت برند شخصی شما ممکن است دچار مشکل شود. اگر برند خود را با مفاهیمی مانند «انعطافپذیری»، «انتخاب گسترده»، یا «ارائه تجربه شخصیسازیشده» تعریف کردهاید، محدود شدن به چند محصول صرفاً برای رسیدن به MOQ، میتواند در تناقض با پیام برندتان باشد. در بلندمدت، این عدم هماهنگی باعث کاهش اعتبار برند و کمرنگ شدن جایگاه ذهنی شما در بین مشتریان خواهد شد.
تفاوت بین EOQ و MOQ چیست؟
EOQ یا Economic Order Quantity به معنی مقدار اقتصادی سفارش است و نشان میدهد که چه میزان از یک کالا را باید سفارش دهید تا هزینههای مربوط به سفارش و نگهداری، کمترین مقدار ممکن را به خود اختصاص دهد.
Minimum Order Quantity به معنی حداقل مقدار سفارش است و نشان میدهد که یک تامینکننده حداقل چه تعداد از یک کالا را برای یک سفارش قبول میکند. EOQ بر اساس محاسبه هزینههای سفارش و نگهداری تعیین میشود، درحالی که MOQ بر اساس شرایط و الزامات تامینکننده تعیین میشود.
بیشتر بخوانید: دراپ شیپینگ بدون سرمایه
خدمات myfxzone
Myfxzone وبسایتی است که کارگاهها و محصولات مرتبط با تجارت الکترونیک، دراپ شیپینگ، وب 3.0، NFT، بلاکچین و سایر فناوریهای دیجیتال را ارائه میدهد. اگر شما به تجارت آنلاین علاقه دارید و میخواهید در حوزه تجارت آنلاین حرفهای شوید، کافی است در دوره دراپ شیپینگ ثبتنام کنید و از تجربیات مجموعه myfxzone کمک بگیرید.
این مجموعه از کارشناسان مجربی تشکیل شده است که در تمام بخشهای تجارت الکترونیک تخصص کافی دارند و میتوانند در تمام حوزههای آن، بهخصوص حداقل مقدار سفارش یا Minimum order quantity شما را راهنمایی کنند تا بتوانید سفارشات خود را به درستی ثبت و ارسال کنید.
سخن پایانی
دراپشیپینگ، روشی مدرن برای فروش محصولات است بدون اینکه نیازی به نگهداری یا انبار کردن آنها وجود داشتهباشد. برای شروع ورکشاپ دراپ شیپینگ، شما فقط باید از یک تامینکننده قابل اعتماد کالاهای خود را سفارش دهید. تامینکننده وظیفه دارد تا کالاهای مورد نیاز شما را تولید کند و به آدرسی که شما میخواهید، برای مشتریانتان ارسال کند. بهاینترتیب میتوانید به مشتریان جهانی دسترسی پیدا کنید و دیگر نگران مشکلات ذخیرهسازی و حملونقل نباشید. با اینحال، این روش دارای چالشهایی است، مانند رعایت حداقل مقدار سفارش یا همان MOQ که از طرف تامینکننده تعیین میشود. برای حل این چالش، راهکارهای مفیدی وجود دارد.
حداقل مقدار سفارش، حداقل مقدار محصولی است که یک تامینکننده مایل است در یک سفارش به خریدار بفروشد.
این پارامتر بهطور معمول توسط تامینکنندگان یا تولیدکنندگان تعیین میشود، هدف MOQ این است که اطمینان حاصل شود که تامینکننده میتواند از فروش سود کسب کند و هزینههای مربوط به تولید یا تحویل محصول را توجیه کند.
بهعنوان یک دراپشیپر، در برخی اوقات میتوانید با تامینکننده وارد مذاکره شوید و با تنظیم شرایط جدید که مورد توافق دو طرف است، وارد معامله شوید.